بهار آمده است…
بهار آمده است و زمین دوباره در نقطه ی آغاز ، طواف خویش را بدور خورشید آغاز می کند بارش نمناک شکوفه ها بر شاخه های خشکیده ، تولد سبز جوانه های امید بر بام خشکیده ی درختان تکیده از سرما و… همه این ها نوید آمدن بهار را به تقویم تازه ی ما می […]
بهار آمده است
و زمین دوباره در نقطه ی آغاز ، طواف خویش را بدور خورشید آغاز می کند
بارش نمناک شکوفه ها بر شاخه های خشکیده ، تولد سبز جوانه های امید بر بام خشکیده ی درختان تکیده از سرما و… همه این ها نوید آمدن بهار را به تقویم تازه ی ما می دهند.
چشم هایت را باز کن ، بیدار شو و ذهنت را از مهربانی و لبخند لبریز کن ، آن گاه پنجره را باز کن و بگذار هر رهگذری که از کنارت عبور می کند از شوق سرشار چشمانت توشه بردارد و …
بهار آمده است تا از پشت این همه درد و اندوه و سکوت ، امید را دوباره در رگ های بی جان زندگی جاری سازد . شاید امسال همان سال موعود باشد ، این فصل، فصل شادی ولبخند باشد و این روز ….
به طربناکی لحظه های آغاز بهار ، به خنکای نسیم و نم نم باران بهاری ، به سال تازه و روز نو سلام کنیم و بگذاریم عشق دوباره در ما جوانه بزند و آرزو کنیم روزهای پیش رو روزهای صلح و دوستی و امید باشد ، برای هرکس و هر چیزی که بر این کره سراسر رمز و راز زیست میکند.
سال نو مبارک