نوشته های تازه

تو یادگار داغ های کربلایی

تو یادگار داغ های کربلایی ای آنکه قبرت بی چراغ و سایبان است !!! روضه نمی خواهی !! مزارت روضه خوان است گلدسته ات سنگی ست ، روی تربت تو گنبد نداری … گنبد تو آسمان است اصلا نیازی به بیانش نیست دیگر اوج غریبی تو از قبرت عیان است تو یادگار داغ های کربلایی […]

اشتراک گذاری
17 مرداد 1398

تو یادگار داغ های کربلایی

ای آنکه قبرت بی چراغ و سایبان است !!!
روضه نمی خواهی !! مزارت روضه خوان است

گلدسته ات سنگی ست ، روی تربت تو
گنبد نداری … گنبد تو آسمان است

اصلا نیازی به بیانش نیست دیگر
اوج غریبی تو از قبرت عیان است

تو یادگار داغ های کربلایی
از هرم ماتم در دلت آتشفشان است

… (شعر از رضا قاسمی)

 

امام باقر علیه السلام :

قالَ الاْمامُ الباقر (عَلَیْه السلام): إنّا نَأمُرُ صِبْیانَنا بِالصَّلاهِ إذا کانُوا بَنى خَمْسِ سِنین، فَمُرُوا صِبْیانَکُمْ إذا کانوا بَنى سَبْعِ سِنین.
فرمودند: ما ـ اهل بیت عصمت و طهارت ـ کودکان خود را از دوران پنج سالگى به انجام نماز دستور مى دهیم، ولى شما فرزندان خود را از سنین هفت سالگى وادار به نماز نمائید.

حضرت امام محمد باقر (علیه السلام)
نام مبارک امام پنجم محمد و لقب ایشان باقر یا باقرالعلوم است ،بدین جهت که : دریای دانش را شکافت و اسرار علوم را آشکارا ساخت . القاب دیگری مانند شاکر و صابر و هادی نیز برای آن حضرت ذکر کرده اند که هریک باز گوینده صفتی از صفات آن امام بزرگوار بوده است .
کنیه امام ” ابوجعفر ” بود . مادرش فاطمه دختر امام حسن مجتبی (علیه السلام ) است . بنابراین نسبت آن حضرت از طرف مادر به سبط اکبر حضرت امام حسن (علیه السلام ) و از سوی پدر به امام حسین(علیه السلام ) می رسید . پدرش حضرت سیدالساجدین ، امام زین العابدین ، علی بن الحسین (علیه السلام ) است .
تولد حضرت باقر (علیه السلام ) در روز جمعه سوم ماه صفر سال ۵۷هجری در مدینه اتفاق افتاد . در واقعه جانگداز کربلا همراه پدر و در کنار جدش حضرت سید الشهداء کودکی بود که به چهارمین بهار زندگیش نزدیک می شد .
دوران امامت امام محمد باقر (علیه السلام ) از سال ۹۵هجری که سال درگذشت امام زین العابدین (علیه السلام ) است آغاز شد و تا سال ۱۱۴ه . یعنی مدت ۱۹سال و چند ماه ادامه داشته است .

امام باقر (علیه السلام ) دارای خصال ستوده و مؤدب به آداب اسلامی بود . سیرت و صورتش ستوده بود . پیوسته لباس تمیز و نو می پوشید . در کمال وقار و شکوه حرکت می فرمود .
از آن حضرت می پرسیدند : جدت لباس کهنه و کم ارزش می پوشید ، تو چرا لباس فاخر بر تن می کنی ؟ پاسخ می داد : مقتضای تقوای جدم و فرمانداری آن روز ، که محرومان و فقرا و تهیدستان زیاد بودند ، چنان بود . من اگر آن لباس بپوشم در این انقلاب افکار ، نمی توانم تعظیم شعائر دین کنم .
امام پنجم (علیه السلام ) بسیار گشاده رو و با مؤمنان و دوستان خوش برخورد بود .
با همه اصحاب مصافحه می کرد و دیگران را نیز بدین کار تشویق می فرمود . در ضمن سخنانش می فرمود : مصافحه کردن کدورتهای درونی را از بین می برد و گناهان دو طرف – همچون برگ درختان در فصل خزان – می ریزد . امام باقر (علیه السلام ) در صدقات و بخشش و آداب اسلامی مانند دستگیری از نیازمندان و تشییع جنازه مؤمنین و عیادت از بیماران و رعایت ادب و آداب و سنن دینی ، کمال مواظبت را داشت .
می خواست سنتهای جدش رسول الله (صل الله علیه و آله و سلم) را عملا در بین مردم زنده کند و مکارم اخلاقی را به مردم تعلیم نماید . در روزهای گرم برای رسیدگی به مزارع و نخلستانها بیرون می رفت ، و با کارگران و کشاورزان بیل می زد و زمین را برای کشت آماده می ساخت . آنچه از محصول کشاورزی – که با عرق جبین و کد یمین – به دست می آورد در راه خدا انفاق می فرمود .
بامداد که برای ادای نماز به مسجد جدش رسول الله (صل الله علیه و آله و سلم  ) می رفت ، پس از گزاردن فریضه ، مردم گرداگردش جمع می شدند و از انوار دانش و فضیلت او بهره مند می گشتند .
مدت بیست سال معاویه در شام و کارگزارانش در مرزهای دیگر اسلامی در واژگون جلوه دادن حقایق اسلامی – با زور و زر و تزویر و اجیر کردن عالمان خود فروخته – کوشش بسیار کردند .

ناچار حضرت سجاد (علیه السلام ) و فرزند ارجمندش امام محمد باقر (علیه السلام ) پس از واقعه جانگداز کربلا و ستمهای بی سابقه آل ابوسفیان ، که مردم به حقانیت اهل بیت عصمت (علیه السلام ) توجه کردند ، در اصلاح عقاید مردم به ویژه در مسأله امامت و رهبری ، که تنها شایسته امام معصوم است ، سعی بلیغ کردند و معارف حقه اسلامی را – در جهات مختلف – به مردم تعلیم دادند تا کار نشر فقه و احکام اسلام به جایی رسید که فرزند گرامی آن امام ، حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام ) دانشگاهی با چهار هزار شاگرد پایه گذاری نمود ، و احادیث و تعلیمات اسلامی را در اکناف و اطراف جهان آن روز اسلام انتشار داد . امام سجاد (علیه السلام ) با زبان دعا و مناجات و یادآوری از مظالم اموی و امر به معروف و نهی از منکر و امام باقر (علیه السلام ) با تشکیل حلقه های درس ، زمینه این امر مهم را فراهم نمود و مسائل لازم دینی را برای مردم روشن فرمود . رسول اکرم اسلام (صل الله علیه و آله و سلم  ) در پرتو چشم واقع بین و با روشن بینی وحی الهی وظایفی را که فرزندان و اهل بیت گرامی اش در آینده انجام خواهند داد و نقشی را که در شناخت و شناساندن معارف حقه به عهده خواهند داشت ، ضمن احادیثی که از آن حضرت روایت شده ، تعیین فرموده است .

چنان که در این حدیث آمده است :
روزی جابر بن عبدالله انصاری که در آخر عمر دو چشم جهان بینش تاریک شده بود به محضر حضرت سجاد (علیه السلام ) شرفیاب شد . صدای کودکی را شنید ، پرسید کیستی ؟ گفت من محمد بن علی بن الحسینم ، جابر گفت : نزدیک بیا ، سپس دست او را گرفت و بوسید و عرض کرد : روزی خدمت جدت رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم  ) بودم . فرمود : شاید زنده بمانی و محمد بن علی بن الحسین که یکی از اولاد من است ملاقات کنی . سلام من را به او برسان و بگو : خدا به تو نور حکمت دهد . علم و دین را نشر بده. امام پنجم هم به امر جدش قیام کرد و در تمام مدت عمر به نشر علم و معارف دینی و تعلیم حقایق قرآنی و احادیث نبوی (صل الله علیه و آله و سلم  ) پرداخت .
نام نامی آن حضرت با دهها و صدها حدیث و روایت و کلمات قصار و اندرزهایی همراه است ، که به ویژه در ۱۹سال امامت برای ارشاد مستعدان و دانش اندوزان و شاگردان شایسته خود بیان فرموده است . بنا به روایاتی که نقل شده است ، در هیچ مکتب و محضری دانشمندان خاضعتر و خاشعتر از محضر محمد بن علی (علیه السلام ) نبوده اند .

سرانجام در هفتم ذیحجه سال ۱۱۴  هجری در سن ۵۷ سالگی در مدینه با توطئه هشام مسموم شد و چشم از جهان فروبست . پیکر مقدسش را در قبرستان بقیع – کنار پدر بزرگوارش – به خاک سپردند.

 

چرا به امام باقر علیه السلام شکافنده علوم می گفتند ؟

قالَ الاْمامُ الباقر (عَلَیْه السلام): إنَّ أعْمالَ الْعِبادِ تُعْرَضُ عَلى نَبیِّکُمْ کُلَّ عَشیَّهِ خَمیس، فَلْیَسْتَحِ أحَدُکُمْ أنْ یُعْرِضَ عَلى نَبیِّهِ الْعَمَلَ الْقَبیح.
فرمودند: همانا تمام کارها و حرکات بندگان در هر شب جمعه بر پیغمبر اسلام عرضه مى گردد، پس حیاء کنید از این که عمل زشت شما را نزد پیغمبرتان ارائه دهند.

درباره اینکه چرا به امام باقر علیه السلام باقر العلوم به معنای شکافنده علم می گویند در کتب روایی اینگونه نقل شده است:در فصول المهمه آمده است: آن حضرت را بدین لقب مى خواندند زیرا علوم را مى شکافت و باز مى کرد. در صحاح آمده است: «تبقر، یعنى توسع در علم ». و در قاموس گفته شده است: محمد بن على بن حسین را باقر مى خواندند چون در علم تبحر داشت. در لسان العرب نیز ذکر شده است: آن حضرت را باقر مى خواندند چرا که علم را مى شکافت و به اصل آن پى مى برد و فروع علم را از آن استنباط مى کرد و دامنه علوم را مى شکافت و وسعت مى داد. ابن حجر در صواعق مى نویسد: «او را باقر مى خواندند و این کلمه از«بقر الارض »اخذ شده است، یعنى آنکه زمین را مى شکافد و مکنونات آن را آشکار مى کند. زیرا او نیز گنجینه هاى نهانى معارف و حقایق احکام و حکمتها و لطایف را که جز از دید کوته نظران و ناپاکان پنهان نبود، آشکار مى کرد. »از این رو درباره وى گفته مى شد که آن حضرت شکافنده علم و جامع آن و نیز آشکار کننده و بالا برنده علم و دانش است. در تذکره الخواص نیز آمده است: او را باقر لقب داده بودند زیرا در اثر سجده هاى فراوان، پیشانى اش شکاف برداشته بود. برخى هم گویند چون آن حضرت از دانش بسیار برخوردار بود او را باقر مى خواندند. آنگاه به نقل سخن جوهرى در صحاح مى پردازد.
در مناقب ابن شهر آشوب نوشته شده است: گفته اند براى هیچ یک از فرزندان حسن و حسین (علیه السلام ) این اندازه از علوم، از قبیل تفسیر و کلام و فتوا و احکام و حلال و حرام فراهم نشد که براى امام باقر (علیه السلام ). محمد بن مسلم نقل کرده است که از آن حضرت سى هزار حدیث پرسش کردم.
(سیره معصومان، ج ۵، ص ۱۳ ، نویسنده: سید محسن امین ،ترجمه: على حجتى کرمانى )
شیخ صدوق از عمر بن شعره نقل می کند که گفت: از جابر بن یزید جعفی سئوال کردم: چرا امام محمد باقر ـ علیه السلام ـ را «باقر» نامیدید؟ گفت: و یبقرالعلم بقراً: شکافت علم را شکافتنی و آشکار ساخت آن را. و نیز علما گفته اند او را باقر نامیدند، زیرا شکافنده علوم اولین و آخرین بود و دلش بحر پهناور و چشمه جوشان دانش بود، و خود جابر بن عبدالله گوید: «حضرت به من فرمودند: به خدا قسم ای جابر خداوند تبارک و تعالی علم آن چه بوده و آنچه خواهدبود تا روز قیامت را به من عطا فرمودند».( شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، قم، نشر نسیم حیات، چاپ اول، ۱۳۸۲، ج۲، ص۱۲۰ الی ۱۲۵

شهادت امام باقر علیه السلام

قالَ الاْمامُ الباقر (عَلَیْه السلام): لا تَنالُ وِلایَتُنا إلاّ بِالْعَمَلِ وَالْوَرَعِ.
فرمودند: ولایت و شفاعت ما شامل نمى شود مگر افرادى را که داراى عمل ـ صالح ـ و نیز پرهیز از گناه داشته باشند.

متأسفانه در باره شهات امام پنجم ما اخباری زیادی منتشر نشده است ولی به اختصار در این باره مباحثی را مطرح می کنیم .

احادیث متعددی وارد شده که ائمه اطهار (علیهم السلام) با شهادت از دنیا می روند نه به مرگ طبیعی.

امام علی (علیه السلام ) فرمود: از مرگ گریزی نیست، کسی که کشته نشود می میرد. همانا برترین مرگ کشته شدن است، سوگند به آن که جان علی در دست اوست، هزار ضربت شمشیر آسانتر است از یک بار مردن در بستر.

آنچه تاریخ گواهی می دهد آن این که زندگانی امام باقر (علیه السلام ) در عصر اموی و معاصر با پنج خلیفه طاغوتی بنی امیه بود. و هنگام از دنیا رفتن امام ـ علیه السلام ـ هشام بن عبد الملک به سال (۱۰۵ ـ ۱۲۵ هـ .) حاکم بوده، سختگیری ها و دشمنی های بنی امیه با امام باقر (علیه السلام ) تا اندازه ای نحوه شهادت این امام بزرگوار را برای ما روشن می کند. هشام بن عبدالملک فردی بخیل، خشن، جسور، ستمگر و بی رحم بود.(۱) و از آن جا که حضرت باقر(علیه السلام ) از موقعیت اجتماعی خوبی برخوردار بود، هشام از این وجهه ی امام ناخشنود بود و سعی در بدنامی امام باقر (علیه السلام ) داشت، چندین بار تصمیم گرفت که هر بار به ضرر حکومت بنی امیه و شخص هشام تمام شد. وقتی دستور آمدن امام باقر (علیه السلام ) را به شام صادر کرد، طی سه روز اجازه ملاقات به امام (علیه السلام ) را نداد و بعد از این سه روز مناظراتی با علمای ادیان ترتیب داد که چهره خلافت بنی امیه در نزد همگان بد نام تر شد، و بر محبوبیت امام باقر (علیه السلام ) در بین مردم افزوده شد.(۲)

اقوالی در شهادت امام محمد باقر (علیه السلام )

. وفات امام محمد باقر (علیه السلام ) در ایام خلافت هشام بن عبدالملک بود و گفته شده ابراهیم بن ولید بن عبدالملک بن مروان، امام باقر (علیه السلام ) را به زهر شهید کرده و احتمالاً به امر هشام بوده.(۳)

. آنچه ابن شهر آشوب نقل کرده، شهادت امام باقر (علیه السلام ) بدست ابراهیم بن الولید بود که به واسطه زهر، امام را مسموم کرده است.(۴) همین قول را نیز علامه مجلسی نقل فرموده.(۵)

. بعضی فقط شهادت امام باقر(علیه السلام ) را بدست بنی امیه نقل کرده اند که امام را مسموم نموده اند. همانطور که پدر بزرگوارشان امام سجاد (علیه السلام ) را مسموم نموده اند.(۶)

بحرانی نیز ضمن نقل شهادت امام توسط بنی امیه، نسبت شهادت را به فرد دیگری از مأموران نسبت می دهد.(۷)

احادیثی از امام باقر علیه السلام

  • قالَ الاْمامُ الباقر (عَلَیْه السلام): مَنْ کَفَّ عَنْ أعْراضِ النّاسِ أقالَهُ اللّهُ نَفْسَهُ یَوْمَ الْقِیامَهِ، وَمَنْ کَفَّ غَضَبَهُ عَنِ النّاسِ کَفَّ اللّهُ عَنْهُ غَضَبَهُ یَوْمَ الْقِیامَهِ.
    فرمودند: هرکس دنبال هتک حرمت [آبروى] دیگران نباشد، خداوند متعال او را در قیامت مورد عفو و بخشش قرار مى دهد، و هرکس غضب و خشم خود را از دیگران باز دارد، خداوند نیز خشم و غضب خود را در قیامت از او بر طرف مى سازد.

 

  • قالَ الاْمامُ الباقر (عَلَیْه السلام): مَنْ ثَبَتَ عَلى وِلایَتِنا فِی غِیْبَهِ قائِمِنا، أعْطاهُ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ اَجْرَ ألْفِ شَهید مِنْ شُهَداءِ بَدْر وَحُنَیْن.
    فرمودند: کسى که در زمان غیبت قائم ما (عجّل الله فرجه الشّریف) بر ایمان و ولایت ما اهل بیت عصمت و طهارت پا برجا و ثابت بماند، خداوند متعال پاداش و ثواب هزار شهید از شهداى جنگ بدر و حنین به او عطا مى فرماید.

 

  • قالَ (علیه السلام): لَوْ أنَّ الاْمامَ رُفِعَ مِنَ الاْرْضِ ساعَهً، لَماجَتْ بِأهْلِها کَما یَمُوجُ الْبَحْرُ بِأهْلِهِ.
    فرمودند: اگر امام و حجّت خدا لحظه اى از روى زمین و از بین افراد جامعه برداشته شود، زمین اهل خود را در خود مى بلعد و فرو مى برد همان طورى که دریا چیزهاى خود را در خود متلاطم و آشفته مى سازد.

 

  • قالَ الاْمامُ الباقر (عَلَیْه السلام): إنَّ جَمیعَ دَوابِّ الاْرْضِ لَتُصَلّی عَلى طالِبِ الْعِلْمِ حَتّى الْحیتانِ فی الْبَحْرِ.
    فرمودند: به درستى که تمام موجودات و جانوران زمین و بلکه ماهیان دریا براى تحصیل کنندگان علوم ـ اسلامى و معارف الهى ـ تحیّت و درود مى فرستند.

 

  • قالَ الاْمامُ الباقر (عَلَیْه السلام): لَوْ أُوتیتُ بِشابٍّ مِنْ شَبابِ الشّیعَهِ لا یَتَفَقَّهُ فِی الدّینِ، لَأَوجَعْتُهُ.
    فرمودند: اگر جوانى از جوانان شیعه را نزد من بیاورند که به مسائل دین آشنا نباشد، او را تنبیه و تأدیب خواهم کرد [تا به دنبال تحصیل مسائل دین برود].

 

  • قالَ الاْمامُ الباقر (عَلَیْه السلام): مَنْ أفْتَى النّاسَ بِغَیْرِ عِلْم وَلا هُدىً، لَعَنَتْهُ مَلائِکَهُ الرَّحْمَهِ وَ مَلائِکَهُ الْعَذابِ، وَ لَحِقَهُ وِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِفَتْیاهُ.
    فرمودند: هرکس درباره مسائل دین فتوا و نظریه اى دهد که بدون علم و اطّلاع باشد، ملائکه رحمت و ملائکه عذاب او را لعن و نفرین مى کنند و گناه عمل کننده ـ اگر خلاف باشد ـ بر عهده گوینده است.

 

  • قالَ الاْمامُ الباقر (عَلَیْه السلام): مَنْ حَمَلَ جِنازَهً مِنْ اَرْبَع جَوانِبِها، غَفَرَ اللهُ لَهُ اَرْبَعینَ کَبیرَهً.
    فرمودند: هرکس جنازه اى را تشییع نماید و چهار جانب تابوت را بر شانه خود حمل کند، خداوند چهل گناه از گناهانش را مى آمرزد.

 

  • قالَ الاْمامُ الباقر (عَلَیْه السلام): لا تَتَهاوَنْ بَصَلاتِکَ، فَإنَّ النَّبیَّ (صلى الله علیه وآله وسلم) قالَ عِنْدَ مَوْتِهِ: لَیْسَ مِنّى مَنِ اسْتَخَفَّ بِصَلاتِهِ، لَیْسَ مِنّى، مَنْ شَرِبَ مُسْکِراً، لا یَرِدُ عَلَىّ الْحَوْضَ، لا وَاللهِ.
    فرمودند: نسبت به نماز بى اعتنا مباش و آن را سبک و ناچیز مشمار، همانا که پیامبر خدا هنگام وفات خود فرمودند: هرکس نماز را سبک شمارد و یا مسکرات بنوشد از من نیست و بر حوض کوثر وارد نخواهد شد.
  • قالَ الاْمامُ الباقر (عَلَیْه السلام): بُنِیَ الاْسْلامُ عَلى خَمْسَهِ أشْیاء: عَلَى الصَّلاهِ، وَالزَّکاهِ، وَالْحَجِّ، وَالصَّوْمِ، وَالْوِلایَهِ، وَلَمْ یُنادَ بِشَیْىء مِثْلَ ما نُودِىَ لِلْوِلایَه.
    فرمودند: دین مبین اسلام بر پنج پایه و اساس استوار است: ۱- نماز ۲- زکات ۳- حجّ ۴- روزه ۵-ولایت اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام).
    سپس افزود: آن مقدارى که نسبت به ولایت سفارش شده است نسبت به هیچ کدام تأکید نگردیده است و ولایت اساس و محور تمام اعمال مى باشد.
  • قالَ الاْمامُ الباقر (عَلَیْه السلام): الاْعْمالُ تُضاعَفُ یَوْمَ الْجُمُعَهِ، فَأکْثِرُوا فیها مِنَ الصَّلاهِ وَالصَّدَقَهِ وَ الدُّعاءِ.
    فرمودند: پاداش اعمال ـ بد یا خوب ـ در روز جمعه دو برابر دیگر روزها است، پس سعى نمائید در این روز نماز و صدقه و دعا بسیار انجام دهید.
  • قالَ الاْمامُ الباقر (عَلَیْه السلام): مَنْ طَلَبَ الدُّنْیا اسْتِعْفافاً عَنِ النّاسِ، وَسَعْیاً عَلى أهْلِهِ، وَتَعَطُّفاً عَلى جارِهِ، لَقَى اللهَ عَزَّ وَجَلَّ یَوْمَ الْقِیامَهِ وَوَجْهُهُ مِثْلُ الْقَمَرِ لَیْلَهَ الْبَدْرِ.
    فرمودند: هرکس دنیا را به جهت یکى از این سه حالت طلب کند: بى نیازى از مردم، آسایش و رفاه خانواده و عائله اش، کمک و رسیدگى به همسایه اش.
    روز قیامت در حالتى محشور مى گردد و به ملاقات خداوند متعال نایل مى شود که صورتش همچون ماه شب چهارده، نورانى است.
  • پی نوشت:
  1. ابن واضح، تاریخ یعقوبی، نجف، منشورات المکتبه الحیدریه، ج ۳، ص ۷۰٫
  2. پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، قم، نشر موسسه امام صادق(علیه السلام ) ،چاپ چهاردهم، ۱۳۸۱ش. مسعودی، مروج الذهب، بیروت، ج۳، ص ۲۰۵٫
  3. شیخ عباس قمی، منتهی الامال، قم، نشر هجرت، ۱۳۷۵ش، ج۲٫
  4. شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، قم، انتشارات علامه، ج۴٫
  5. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، نشر وفاء، ج۴۶٫
  6. مومن شبلنجی، حسین، نور الابصار فی مناقب آل النبی المختار، قم، نشر ذوی القربی، چاپ اول، ۱۳۸۴، ج۲٫
  7. بحرانی، محمد بن احمد، وفاه امام محمد باقر(علیه السلام ) ،نجف، نشر مکتب حیدریه، ص۵۱٫

 

بیستر بخوانید...

آیین بزرگداشت مقام معلم در طلحه برگزار شد+تصاویر
به همت دهیاری و شورای اسلامی و انجمن اولیا و مربیان مدارس برگزار شد:

آیین بزرگداشت مقام معلم در طلحه برگزار شد+تصاویر

طلحه دچار قحطی نان شده است!
در سایه مدیریت نا صحیح

طلحه دچار قحطی نان شده است!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *