نوشته های تازه

به انگیزه رجعت شهیدسلیمی پس از۳۱سال به زادگاهش‌: تفحصی بر تفحص

مش الفت با تنی خسته، قامتی شکسته و‌ سیمایی چروکیده کنار تابوت زانو می زند. پرچم سه رنگ را می بوید و کنار می کشد. قامت مختصر فرزند را بر دست می گیرد و به سان سی سال قبل و با لهجه ای جانسوز لالایی می خواند: “ننه دو تا چشمم نمیدن روشنایی/ رودم از […]

اشتراک گذاری
13 تیر 1398

مش الفت با تنی خسته، قامتی شکسته و‌ سیمایی چروکیده کنار تابوت زانو می زند. پرچم سه رنگ را می بوید و کنار می کشد. قامت مختصر فرزند را بر دست می گیرد و به سان سی سال قبل و با لهجه ای جانسوز لالایی می خواند: “ننه دو تا چشمم نمیدن روشنایی/ رودم از این دشت بیابون کی می آیی؟”

شیار ۱۴۳ به این سکانس که رسید، سکوت خفه کننده ی سالن سینما با صدای گریه چند زن شکسته شد. برخی هم بی صدا می گریستند و با مش الفت همراهی می کردند.  این سکانس با بازی تاثیرگذار مریلا زارعی در نقش (مش الفت مادر شهید گمنامی که شناسایی شده) به صحنه ای مانا در سینما تبدیل می شود.

مش الفتِ شیار۱۴۳ نماد مادرانی بود که سرو خرامان خود را به پای آزادگی و استقامت سرو وطن قربانی کردند اما سال ها چشم بر انتظار دیدن و‌ یا شنیدن خبری از او ماندند. قصه آن زمان تلخ تر می شود که این مادران، چشم انتظار، چشم از دیار فنا می بندند و به معراج فرزند می کوچند.

امروز در تنگستان، یکی از این سروهای خرامان استقبال و مشایعت شد… برای آخرین بار پیرزن تنگسیر، غلامرضای ۲۰ ساله خود را در آغوش کشید و برایش لالایی خواند. غلامرضایی را که سالم از سالم آباد تنگستان به جنگ فرستاده بود حالا در میان عطر و گلاب و اشک بر دست بگیرد و  برایش بخواند: “ننه لالا، لا بکن خوابی/ مادر همه خوابند، تو بیداری!”

آری؛ همه خوابند و تو بیداری!

https://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1398/4/12/10172031_537.jpg

در چهارشنبه سوزناک تیرماه بوشهر، شهید غلامرضا سلیمی بعد از ۳۱ سال خوش نامی بر دوش مردم به کوچه های خاکی روزهای کودکی خود برگشت. شهیدی که در تک دشمن آسمانی شده بود و در منطقه زبیدات عراق غریبانه آرام گرفته بود بعد از سال ها به دامان مادر بازگشت.

به انگیزه این رجعت نیکو، نکاتی از تفحص پیکرهای مطهر شهدا را بازخوانی می کنیم:

۱-  آن چنان که سردار باقرزاده رئیس کمیته مفقودین می گوید عملیات های تفحص شهدا از همان زمان جنگ شروع شده است اما شرایط جنگ و تسلط دشمن بر بخشی از جغرافیای جنگ باعث می شده که نتوانند تعداد زیادی از پیکرهای شهدا را بعد از عملیات های نظامی به عقب بازگردانند.

۲- تفحص بسته به نوع، شرایط و جنس زمین عملیاتی سخت و مشقت زا است. در منطقه فکه زمین رمل و ماسه ای است، در چیلات و سومار استان ایلام تفحص در سنگلاخ و تپه‌ها و شیارهای کوچک و بزرگ انجام می شود، در طلائیه زمین باتلاقی است، در شط علی نیزار وجود دارد و در کردستان و حاج عمران در کوههای صعب العبور انجام می گیرد.

۳- شهدا به دلایل مختلف مثل نامساعد بودن وضعیت جغرافیایی مناطق عملیاتی، حجم آتش گسترده دشمن و قرار گرفتن شهدا در محدوده‌ای بین نیروهای خودی و دشمن، هویت‌شان مشخص نبود و لقب «مفقودالاثر» گرفتند.

۴- در هشت سال دفاع مقدس،بیش از۲۷۰ هزار خون را به پای آب و خاک ریختند که در پایان جنگ، حدود ۵۰ هزار تن از آنها مفقود بوده اند.

۵ – پس از اتمام تبادل اسرا و بازگشت آنها به کشور، در نهایت در سال ۸۴ با اعلام رسمی بنیاد شهید، رزمندگانی که پیدا نشدند به عنوان «شهید» یا «مفقودالجسد» شناخته شده اند.

۶- نخستین شهید گمنام سال ۷۴ در جزبره ابوموسی به خاک سپرده شد.

۷- در ۲۴ سال اخیر تا کنون بیش از ۴۰ هزار پیکر در جریان عملیات های تفحص پیدا شده اما حدود ۹۵۰۰ از این پیکرهای مقدس به عنوان شهید گمنام در نقاط مختلف کشور اعم از بوستان شهری، ارتفاعات و تپه ها، نهادهای نظامی، ورزشی،صنعتی، گلزار شهدا و…. دفن شده اند. فقط بیش از ۴۰۰۰ شهید گمنام در بهشت زهرا آرمیده اند.

۸-  احتمالاً تا سه سال آینده، پرونده عملیات های تفحص بسته می شود.

۹- شناسایی پیکر برخی از شهدا امکان پذیر نیست. ممکن است پیکر تعدادی از این شهدا در حادثه ای انفجاری پودر شده باشند یا در رودخانه ی ناآرام اروند، آرام گرفته باشند.

از سویی چون طبیعت سرزمینی جنوب که با آب گرفتگی‌های موسمی همراه است، به دلیل آب گرفتگی یا رانش زمین، برخی اجزای پیکرها در یک منطقه تفحص می‌شوند و بخش‌های دیگری از استخوانهای همان پیکر در منطقه دیگر یافت ‌می شود.

همچنین پیکر تعدادی از شهدا در مناطق مختلف، به دلیل استفاده از ماشین آلات و تجهیزات مکانیکی به صورت مخلوط بدست می‌آیند.

۱۰- پلاک، کلاه آهنی، چفیه، پیراهن، شلوار، جوراب، چفیه، فانسقه، قمقمه، پوتین، کفش کتانی، نوع سلاح، کیسه کمک های اولیه، پول، ادعیه و… روش های تشخیص پیکر شهدای ایرانی از عراقی است. به طور مثال کلاه آهنی عراقی طشت شکل و کلاه ایرانی جمع تر و گرد است یا بعضی از نیروهای ایرانی حتی پرسنل ارتش و ژاندارمری در دوران دفاع مقدس از کفش های کتانی استفاده کرده که در عرف نظامی عراق از این نوع کفش ها استفاده نشده است.

۱۱-  از شهدای شاخص مفقود الجسد می توان به شهیدان عبدالحسین برونسی و ابراهیم هادی، حمید و مهدی باکری اشاره کرد که به جز اولی، پیکر مطهر بقیه هرگز به جمع خانواده برنگشت.

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.